مصاحبه با مفاخر و پيش كسوتان استان، همچنان در سازمان اسناد و كتابخانه ملي استان پيگيري و انجام می شود.

استودیو آرشیو شفاهی این سازمان، این هفته پذیرای یكی از پیش كسوتان پزشكی و فرهنگی استان،(مقیم آمریكا) دكتر علی محمد موفق بود كه در مصاحبه مفصل با وی، زوایای نهان و آشكار گذشته و سوابق شغلی و خاطرات دوران تحصیل و تدریس، بررسی و ضبط و ثبت شد.

میرزا محمد علی موفق در هفتم آذر ماه 1312ش در یزد دیده به جهان گشود. پدرش میرزا عباس موفق در اداره پست وتلگراف شهرستان یزد مشغول به کار بود. جد مادری علی محمد سید یحیی میر طاهری ملقب به «صدرالقرا» بود.

مادرش بانویی خانه دار بود واز طب قدیم آگاهی چشم گیری داشت. وی همواره آرزو می کرد که علی محمد نیز مسیر طب وطبابت را برگزیند. به همین دلیل پسر در تشویقهای مادر با علاقه وافر این راه را انتخاب کرد وسالها در جهت رسیدن به اهداف آرمانی خود به تلاش وکوشش پرداخت.

وی از کودکی به مکتب خانه رفت وبه فراگیری قرآن مشغول گردید و حتی به عنوان کمک به مکتب دار، به کودکان دیگر قرآن یاد می داد. در 6 سالگی راهی مدرسه شد ودوره ابتدای را پس از پنج سال در دبستان طا هری به مدیریت پدر بزرگش - سید یحیی مدیر طاهری-  به پایان رساند.

وی در این سالها علاوه بر آموختن قرآن وعربی،  به دلیل علاقه فراوان به ادبیات به فراگیری آثار ادبی نیز پرداخت و با آثاری همچون دیوان حافظ،کلیات سعدی، کلیله ودمنه ودیگر  کتب ادبی منظوم ومنثور انس گرفت.

دکتر موفق در ایجاد علاقه واشتیاق به ادبیات وتمایل سرودن به شعر پدر خور را مشوق وراهنمای اصلی خود می داند. پدری که با تشویقهایش استعداد او را در این زمینه به شکوفایی رسانید وسبب گردید علی محمد، سرودن شعر را از دوران ابتدایی آغاز کند. 

دوره نوجوانی موفق همزمان با ملی شدن صنعت نفت بود. وی اشعاری را درباره دکتر مصدق سروده  وآن را در روزنامه به چاپ رسانید:

ای مصدق که تویی منجی ایران ز و بال                  داده ای سر به سر خاک وطن استقلال

گشته خم پشت عدو دولت غارتگر نفت                    تا شده نفت وطن ملی و ملت خوشحال

ازوجود قدمت گشته گلستان کشور                      بلبل خوش قدمی چون که تویی خوش اقبال

ما همه قرضه ملی زدل وجان بخریم                         تا که ایران ننهد پا به ره اضمحلال

وی دوره ی دبیرستان را در مدرسه ایرانشهر گذراند ودر 17 سالگی در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کرد ودر دانشکده پزشکی اصفهان پذیرفته شد ومایل بود در شیراز ادامه تحصیل دهد، ولی به نفع یک از هم دوره های خودش که در شیراز بعد از او می توانست قبول شود و چاره ای نداشت،  از تحصیل شیراز صرف نظر کرد ودر دانشگاه پزشکی اصفهان به مدت 6 سال به تحصیل مشغول گردید.

در طی این مدت وی مسئولیت انجمن اسلامی دانشجویان را که خود یکی از بنیان گذاران آن بود به عهده گرفت واز محضر کسانی چون مهندس بازرگان، آیت الله طالقانی  واستاد علامه مطهری  بهره مند گردید.

 حتی پس از وقایع 28 مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق که فعالیت هرگونه انجمن وتشکیلات از سوی سواک مورد انتقاد وحمله قرار می گرفت، این انجمن به فعالیت خود ادامه داد وتا پیروزی انقلاب اسلامی در سال1357 ش توسط دانشجویان متعهد اداره می شد.

این انجمن علاوه بر شرکت هفتگی بزرگان نامبرده که از تهران تشریف می آوردند از وجود بعضی از استادان دانشکده پزشکی اصفهان که مسلمان بودند مثل دکتر ابوترابی نفیسی،  دکتر بلیغ، دکتر ریاحی، دکتر ابن شهید و بعضی از روحانیون وعلمای اصفهان نظیر آیات عظام کرمانی و اشنی کسب فیض می نمود.ضمنا کلیه مراسم مذهبی توسط این انجمن مرتب برگزار می شد و دانشجویان اسلامی نیز سخنرانی می کردند. بخصوص مرحوم دکتر  محمد مجتهد زاده که شاعر هم بود ودکتر موفق، دکتر مصطفی طبا طبایی ومقدادی .

از جمله رویدادهای این دوره آن بود که جشن فارغ التحصیلی دانشجویان توسط همین انجمن برگزار گردید ودکتر موفق اشعاری سروده بود  که آن را از طرف انجمن اسلامی قرائت نمود.

موفق بهترین خاطرات زندگی خود را  در دوران تحصیل پزشكی  ایجاد آن انجمن وفعالیت در آن می داند.

موفق پس از فراغت از دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان به مدت 18 ماه در استان کردستان در شهرستان بانه ونیز در آذربایجان غربی به عنوان پزشک وظیفه در ارتش سپری نمود.  در این مدت علاوه بر معالجه سربازان، بیمارستانی در شهرستان بانه جهت سربازان ایجاد نمود که تا آن زمان وجود نداشت  وفقط به طور سرپایی  سربازان مداوا میشدند که کافی نبود وحتی منجر به فوت بعضی از آنان که احتیاج به بستری شدن داشتند می شد. وجود این بیمارستان کوچک موجب کمک بزرگی به سلامتی وجلوگیری از مرگ سربازان گردید. سپس دکتر موفق از بانه به  بهداری هنگ ژاندارمری ارومیه که آن موقع رضائیه نام داشت منتقل شد  ودر سمت مسئول بهداری هنگ ژاندارمری به مدت 6 ماه خدمت کرد ودوره خدمت وظیفه خود را به پایان رسانید.

سپس به مدت 7سال در یزد به عنوان رئیس خدمات بهداشتی  شهرستان یزد  که در آن زمان اداره ای مستقل بود  مشغول خدمت گردید.

وی در این سالها خدمات بهداشتی بسیاری به این شهر نمود وبا انگیزه اسلامی خود "النظافه من الیمان"  شروع به کار کرد وبا اشتیاق فراوان و فعالیت  شبانه روزی با تغیر مغازهای نانوایی وقصابی واغذیه فروشی ورستورانها وقهوه خانه ها  طبق اصول بهداشتی و همچنین تبدیل حمامهای خزینه ای به دوش وتوزیع مواد غذایی وآشامیدنی ونظارت بر کارخانجات مواد غذایی وجلوگیری از سر وصدای کارخانجات داخل شهری، سیمای شهرستان یزد را از نظر بهداشت دگرگون کرد.ایجاد قبرستان ویژه زرتشتیان در یزد  که به همت وی برای شیوه نوین دفن اموات آنان در این شهرستان اختصاص داده شده از دیگر اقدامات دکتر موفق بود که مورد تشویق اهالی یزد و ادارات و وزارتخانه ها ی کشور وبهداری قرار گرفت. علاوه بر آن اقدامات دکتر موفق باعث شد که کارخانه های موزائیک سازی در شهرستان یزد ساخته شود که تا  آن زمان در آن شهر وجود نداشت.

انقلاب بهداشتی تاثیر زیادی در زندگی شغلی وشخصیتی مردم یزد به وجود آورد وباعث پیشرفت امور بهداشتی دریزد شد. موفق در اشعار خود این موارد را ذکر کرده است،  بخصوص تعطیل خزینه های گرم حمام ها که ناقل امراض وبیماریهای عفونی بودند، ازجمله تراخم که اکثر دانش آموزان این شهر ستان مبتلا بودند که سرایت آن از طریق حمامهای خزینه ای  باعث کوری میشد و همچنین بیماریهای عفونی دیگر وامراض پوستی و عارضه کچلی ریشه کن شد.

 موفق در مدت هفت سال  اقامت در یزد به درمان بیماران بخصوص اطفال نیز  مشغول بود. سپس برای ادامه تحصیل در رشته اطفال به تهران عزیمت نمود وپس از سه سال تحصیل در دانشگاه تهران به اخذ گواهینامه تخصصی نائل آمد. دكتر موفق در  این سالها علاوه بر تحصیل علوم پزشکی به فرا گیری زبانهای انگلیسی و فرانسه روی آورد  وتوان و استعداد خود نیز در این مسیر را آزمود.

با اتمام تحصیل در دانشگاه تهران در آزمون ورودی دانشگاهای آمریکا شرکت جست و پس از قبولی، مجدداً در رشته بیماری های كودكان و فوق تخصصی نوزادان مشغول به تحصیل شد. در این مدت ریاست رزید نت های اطفال در آمریکا به عهده ایشان گذاشته شد  وپس از اخذ مدرک  از دانشگاه به ایران باز گشت.

او که حب وطن وعشق به ایران در تک تک  رگ هایش می جوشید خدمت به ایران و ایرانی را بر ماندن در یک کشور بیگانه ترجیح داد  وبا بازگشت به ایران  خدمت به سرزمین مادری خود را وجهه همت خویش ساخت.

پس از بازگشت به وطن مدتی را در تهران به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی به تدریس بیماریهای کودکان مشغول شد. وی همزمان سرپرستی بخش اطفال  بیمارستان طالقانی  وابسته به بیمارستان طالقانی-  وابسته به دانشگاه شهید بهشتی- را بر عهده داشت.

در آن زمان کشور درگیر جنگ تحمیلی هشت ساله ایران وعراق بود. بیمارستان  ها از تجهیزات چندانی بر خوردار نبودند، به خصوص بیمارستان طا لقانی که دکتر موفق  سرپرستی بخش اطفال آن را بر عهده داشت فاقد بخش نوزادان بود. به همین جهت وی با بودجه شخصی ونیز با کمک بعضی از تجار که از میان بیماران او بودند بخش نوزادان را در این بیمارستان تاسیس کرد و آن را بر اساس نقشه ای که از آمریکا آورده بود ساخت وبرای تجهیز آن تلاش های بسیاری انجام داد.  سر انجام این بخش  همراه با بخش زایمان بیمارستان طالقانی افتتاح گردید که این دو بخش مکمل یکدیگر بودند.

 مراجعت دکتر موفق از آمریکا مصادف با شروع انقلاب در ایران بود وچون با رفقای خود در آمریکا که همه از اعضای جبهه ملی بودند بر علیه حکومت وقت مبارزه می کرد، پس از بازگشت به ایران با حضور وارتباط با بیت آیت الله طالقانی به عنوان سرپرست گروه پزشکان مبارز انتخاب شد وبا ایراد سخنرانی در بیمارستانها و آماده کردن افراد برای شرکت در راهپیماییها واعتصاب پزشکان با در نظر گرفتن حقوق بیماران در پیشبرد فعا لیت ها واعتصاب پزشکان در پیشبرد فعا لیت های انقلابی شرکت فعال داشت. از افراد مورد اعتماد آیت الله طا لقانی بود چون سابقه آشنایی دکتر موفق با ایشان به زمان تشکیل انجمن اسلامی دانشجویان در اصفهان به مسئو لیت دکتر موفق بر می گشت و ایشان  کاملا از روحیات  وفعالیت های دکتر موفق واقف بودند .

دکتر موفق در زمان انقلاب و جنگ تحمیلی هشت ساله ابتدا به عنوان پزشک جهاد سازندگی در سیستان و بلو چستان به مدت یک ماه عاشقانه به مردم فقیر و بیچاره با معالجه تعداد بیشماری بیمار در روز خدمت نمود وکسانی را که احتیاج به بستری وجراحی داشتند به بیمارستان فیروز گر منتقل می نمود. به علاوه در تمام مدت جنگ تحمیلی در خوزستان و شهرهای آن مشغول انجام وظیفه بود.

دکتر موفق با یکی از دبیران دبیرستان های  تهران سرکار خانم افضل فاتحی ازدواج نمود.  همسر وی در شعر وادبیات دستی توانا داشت  واز او کتاب شعری به چاپ رسیده است.

دکتر موفق از این ازدواج صاحب دو فرزند دختر شد، که همزمان با اشتغال تحصیل آن دو در دانشگاه های آمریکا  به آن کشور عزیمت کرد. فرزندان او هر دو راه پدر را برگزیدند ودر زمینه علم پزشکی به تحصیل مشغول گردیدند. یکی متخصص بیماریهای  داخلی به نام شراره  موفق ودیگری دکتر داروساز و استاد دانشگاه  ویرجینیا ی آمریکا (دانشکده  داروسازی) گردید به نام شهر زاد موفق. آنان در همانجا با پزشکان ایرانی  مقیم آن دیار ازدواج کردند و تشکیل خانواده دادند و به امر پزشکی مشغول شدند.

دکتر موفق جهت کمک به امر تحصیل به فرزندان مجبور شد مدتی را در آمریکا سپری کند ولی همیشه دلش برای وطن می تپید  وهمانطور که گفته شد از دوران کودکی به ادبیات وشعر علاقه بسیار داشت وعلاوه بر تلاش وکوشش  در زمینه علوم پزشکی به مطالعه ادبیات می پرداخت.  وی زمانی که در آمریکا ساکن بود اشعار زیادی سروده ودر شب شعری که هر ماه در محلی تشکیل می شد اشعار خود را قرائت می کرد و همچنین بعضی از اشعار او در روزنامه اطلاعات چاپ خارج از کشور به چاپ می رسید.

دختر کوچک دکتر موفق نیز با نام شهرزاد  موفق از دوران کودکی 8 سالگی شروع به سرودن اشعار بسیار زیبا و عارفانه نموده است .

محمد رضا ملك ثابت مدیر سازمان اسناد و كتابخانه ملی استان، بار دیگر از تمامی آگاهان و پیش كسوتان استان برای حضور در این سازمان و انجام مصاحبه با آنها، دعوت به همكاری نمود.

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 









  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا